مطراق و چکش آهنگری و مسگری را گویند. (برهان) (آنندراج). مطرقه و چکش آهنگری و مسگری. (ناظم الاطباء) ، میخکوب را نیز گفته اند. (برهان) (آنندراج) ، توخماق. (ناظم الاطباء)
مطراق و چکش آهنگری و مسگری را گویند. (برهان) (آنندراج). مطرقه و چکش آهنگری و مسگری. (ناظم الاطباء) ، میخکوب را نیز گفته اند. (برهان) (آنندراج) ، توخماق. (ناظم الاطباء)
خفّاش، جانور پستانداری با پوزۀ باریک، گوش های برجسته، دندان های بسیار تیز و قوۀ بینایی ضعیف که دست و پایش با پردۀ نازکی به هم متصل شده و به شکل بال درآمده است که با آن می تواند مثل پرندگان پرواز کند، بیواز، خربیواز، شب پره، شبکور، مرغ عیسی، شیرمرغ، وطواط
خفّاش، جانور پستانداری با پوزۀ باریک، گوش های برجسته، دندان های بسیار تیز و قوۀ بینایی ضعیف که دست و پایش با پردۀ نازکی به هم متصل شده و به شکل بال درآمده است که با آن می تواند مثل پرندگان پرواز کند، بیواز، خربیواز، شب پره، شبکور، مُرغ عیسی، شیرمرغ، وطواط
در پزشکی تب و لرزهای شدید و متناوب که در برخی بیماری های حاد عفونی مانند مالاریا دیده می شود، تب یازه، تب نوبه، برای مثال چنان دشمن از بیم تیغ تو لرزد / که گویی گرفته ست تب یازه او را (غضایری - لغتنامه - تب یازه)
در پزشکی تب و لرزهای شدید و متناوب که در برخی بیماری های حاد عفونی مانند مالاریا دیده می شود، تَب یازه، تَب نوبه، برای مِثال چنان دشمن از بیم تیغ تو لرزد / که گویی گرفته ست تب یازه او را (غضایری - لغتنامه - تب یازه)